loading...
وبلاگ تفریحی و سرگرمی میهن کمپ
Admin بازدید : 197 پنجشنبه 04 اسفند 1390 نظرات (1)

میدونی مترسک به کلاغ چی گفت؟

گفت هر چقدر دوست داری نوکم بزن اما تنهام نزار…

 

.

.

.

 

از تو آینه ساخته بودم

به چه سادگی شکستی

توی کارت مونده بودم

اما ثابت کردی پستی

 

 

 

 

 

.

.

.

 

ذره ذره جان دادم و جانان ندیدم

قطره قطره اشک ریختم و مژگان ندیدم

کجا باشد دلداران راه عشق

دراین بازار نامردی جز غم ندیدم

 

.

.

.

 

همه جا سردو سیاه ، رو لبام ناله و آه

سر من بی سایبون ، نگهم مونده به راه

من غمگین و سرد و تو دلم یه گوله درد

نه بهاری نه گلی ، پاییزِم پاییز زرد

 

.

.

.

 

من حرف دلم را می‏نویسم، تو حرف دلت را بخوان..

من برای عشق می‏نویسم، تو برای معشوقه‏ات بخوان.

 

.

.

.

 

آنکه می گفت منم بهر تو غمخوارترین / چه دل آزارترین شد ، چه دل آزارترین.

 

.

.

.

 

می نویسم خاطرات با اشک و آه / در شبی تاریک و غمگین و سیاه

می نویسم خاطرات از روی درد/ تا بدانی دوریت با من چه کرد

 

.

.

.

 

بسترم صدف خالی یک تنهاییست و تو چون مروارید گردن آویز کسان دگری…

 

.

.

.

 

 

آنقدر در میدان نگاه تو میروم و بر می گردم

 

تا مغناطیسی شوم

 

آنگاه هر چه قدر هم که مخالف باشی

 

باز به تو نزدیک می شوم

 

.

 

.

 

.

خیلی به ما نزدیک شده بود دیگر داشت به حریم شخصیمان سرک میکشید

 

خوب رویش را کم کردی دیگر جرات نمیکند سمت ما بیایید

 

متوجه نبودی؟!

 

محبت را میگویم…

.

.

.

داری بی همسفر می ری، مسیر اشتباهات. و

غبار بی کسی پوشوند، تموم رد پاهات و

بیا برگرد اون روزام و که، همدیگرو داریم

کی گفته آخر خطیم، کی گفته آخر کاریم

.

.

.

.

 

درد را از هر طرف نوشتم درد بود، دورى تو از درد هم بدتر بود

 

.

.

.

 

دلم با عشق تو عاشق شد ، تمام لحظه هایم بهترین شد

ولی بی مهریت کار دلم ساخت ، دل تنهای من تنهاترین شد

.

.

.

.

 

آسمان جای عجیبیست نمی دانستیم / عاشقی کار غریبیست نمی دانستیم.

عمر مدیون نفس نیست نمی دانستیم / عشق کار همه کس نیست نمی دانستیم

 

.

.

.

 

.۲۰ سال ۲۰ روز ۲۰ شاخه گل برای تو که بیستی افسوس که پیشم نیستتی

 

.

.

.

 

راندی زبرت مرا و خوارم کردی

از درگه خویش برکنارم کردی

چون برگ گلی که درکف باد افتد.

بازیچه دست روزگارم کردی

 

.

.

.

 

نمیدانم گنجشک ها که شبیه هم هستند ، چه طور همدیگر و میشناسن.

و نمیدانم چند نفر شبیه من هستند که تو دیگر مرا نمیشناسی .

 

.

.

.

 

شب بود ، شمع بود ، من بودم و غم!

شب رفت،شمع سوخت ، من ماندم و غم!!!

 

.

.

.

 

غربت را نباید در الفبای شهر غریب جست.

همین که عزیزت نگاهش را به دیگری فروخت ، تو غریبی.

 

.

.

.

 

با غم سر کن که شادی از کوی تو رفت / با شب بنشین که آفتاب از کوی تو گریخت . . .

 

.

.

.

 

درآن زمان که وفا قصه برف و تابستان است ، و صداقت گل نایابی است.

به چه کسی باید گفت ، با تو خوشبخت ترین انسانم …؟

 

.

.

.

 

ای کاش آشنائیها نبود یا به دنبالش جدائی ها نبود

یا مرا با او نمی کردی آشنا یا مرا از او نمی کردی جدا.

 

.

.

.

 

دلم با عشق تو عاشق ترین شد.

تمام لحظه هایم بهترین شد

ولی بی مهریت کار دلم ساخت

دل تنهای من تنها ترین شد

 

.

.

.

 

کافیه از تو قلبت این کینه رو بندازی دور

اونوقت دیگه مال همیم، چش حسودامون کور

چرا میگی خوشبختی دنبال دیگرونه

چرا راه دور بریم، عشق کنارمونه

 

.

.

.

 

اون که عاشقانه خندید ، خنده های منو دزدید

زیر چشمه مهربونی خواب یک توطئه میدید.

 

.

.

.

 

ای غصه مرا دار زدی خسته نباشی / آتش به شب تار زدی خسته نباشی

ای غصه دمت گرم که در لحظه ی شادی / با رگ رگ من تار زدی خسته نباشی . . ..

 

.

.

.

 

به خدا غنچه شادی بودم دست عشق آمد و از شاخه ام چید

شعله آه شدم صد افسوس ، که دلم باز به دلدار نرسید….

 

.

.

.

 

گفته بودی فردا پشت این پنجره ها غنچه ای میروید و کسی می آید روشنی می آرد. دیر گاهیست که من پشت این پنجره ها منتظرم ، اما اینجا حتی رد پایی هم نیست.

 

.

.

.

 

خواب ناز بودم شبی،دیدیم کسی در میزند

در را گشودم روی او،دیدم غم است در می زند

ای دوستان بی وفا از غم بیاموزید وفا.

غم با آن همه بیگانگی،هر شب به من سر می زند

 

.

.

.

 

عاشقی مقدور هر عاشق نیست / غم کشیدن کار هر نقاش نیست….

 

.

.

.

 

اگه یه روزی برسه من و تو قدر هم و بدونیم

یا که تو لحظه های سخت کنار هم بمونیم.

اگه ترکم می کنی نگو کار سرنوشته

یه روز اگر لج نکنیم دنیا مث بهشته

بسه با چشمات تو به آتیش نکش خونم رو.

من تورو کم دارم و تو دل دیوونم و

 

.

.

.

 

امروز باز هم پستچی پیر محله ما نیامد؛ یا باید خانه ام را عوض کنم یا پستچی را؛ تو که هر روز برایم نامه مینویسی؛ مگر نه…؟.

 

.

.

.

 

تورو می دیدم از اون ور ابر ها، که می خوای سر سری از من رد شی

آسمون و بی تو خط خطی کردم، چه جوری می تونی اینقده بد شی

 

.

.

.

 

بی وفایی کن وفایت میکنند ، با وفا باشی خیانت میکنند.

مهربانی گر چه آیینه ی خوشیست ، مهربان باشی رهایت میکنن

 

.

.

.

 

دلم احساس غم دارد/ در این انبوه ویرانی/کمی تا قسمتی ابری/ و شاید باز بارانی.

 

.

.

.

 

تو دریا بودی و من قایقی خرد / .که هرجا خواست امواجت مرا برد

دلم پارو زن بیچاره ای بود / که در امواج عشقت یک شبی مرد…

 

.

.

.

 

دوای درد غم خنده باشد ، خوشا آنکه ز غم دل کنده باشد.

غم دنیا نخور ای یار دیرین ، که هر کس غم خورد ، بازنده باشد…

 

.

.

.

 

تنها امید من که نا امیده

امیده من دوباره ته کشیده

لحظه به لحظه فکر نا امیدی

این لحظات امونم و بریده

 

.

.

.

 

بازی روزگار را نمی فهمم ! من تو را دوست دارم تو دیگری را. دیگری مرا

و همه ی ما تنهاییم….

 

.

.

.

 

ای قاصدک عشق ز معشوقم چه خبر / ای سفیر هرچه مسافر ز معشوقم چه خبر

گر بدیدی رخ زیبای معشوقه ی من / خبرش کن ز احوال دل غم زده ی من . . ..

 

.

.

.

.

سکوت قلبت و بشکن و برگرد، نزار این فاصله بیشتر از این شه

نمی خوام مثل گذشته که. رفتی، دوباره آخر قصه همین شه

 

.

.

.

 

دلم از عشق سهم کمی داشت ./ برایم با تو بودن عالمی داشت…

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
هر روز با بهترین مطالب تفریحی و سرگرمی در خدمت بازدید کنندگان گرامی هستیم
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 175
  • کل نظرات : 14
  • افراد آنلاین : 59
  • تعداد اعضا : 8
  • آی پی امروز : 265
  • آی پی دیروز : 69
  • بازدید امروز : 560
  • باردید دیروز : 1,117
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2,424
  • بازدید ماه : 2,424
  • بازدید سال : 39,688
  • بازدید کلی : 149,414